سلام برگشتم که بگم دیگه پیشتون میمونم. الان هم اومدم تولد محمد عزیزم رو بهش تبریک بگم و بگم خیلی خیلی دوسش دارم.
روز تولدت شد و نیستم اما کنار تو
کاشکی می شد که جونمو هدیه بدم برای تو
درسته ما نمیتونیم این روز و پیش هم باشیم
بیا بهش تو رویامون رنگ حقیقت بپاشیم
میخوام برات تو رویاهام جشن تولد بگیرم
از لحظه لحظه های جشن تو خیالم عکس بگیرم
من باشم و تو باشی و فرشته های آسمون
چراغونی جشنمون، ستاره های کهکشون
به جای شمع میخوام برات غمهات و آتیش بزنم
هر چی غم و غصه داری یک شبه آتیش بزنم
تو غمهات و فوت بکنی منم ستاره بیارم
اشک چشاتو پاک کنم نور ستاره بکارم
کهکشونو ستاره هاش دریاو موج و ماهیاش
بیابونا و برکه هاش بارون و قطره قطره هاش
با هفت تا آسمون پر از گلای یاس ومیخک
با ل فرشته ها و عشق و اشتیاق و پولک
عاشقتو یه قلب بی قرار و کوچک
فقط می خوان بهت بگن:
تولدت مبارک
خواستم برایت هدیه بگیرم
گل گفت: که مرا بفرست که مظهر زیباییم
برگ گفت: که مرا بفرست که مظهر ایستادگی ام
بید گفت: که مرا بفرست که مظهر ادبم که همیشه سر به زیر دارم
به فکر فرو رفتم و
سرم را به زیر انداختم به ناگاه قلبم را دیدم
که بهترین چیز در زندگیم هست
به ناگه فریاد زدم
که قلبم را می فرستم چون
او
خود زیباست، مظهرایستادگیست
سربه زیرو با نجابتست
* تولدت مبارک *
نوشته های دیگران()