سلام. همتون رو دوست دارم و خیلی ممنون که تو وبلاگم نظر گذاشتید: محمدصادق،ساقی،سیدفرهاد،دلسوخته اهل بیت،شایا تجاتی،عشق ملکوتی،فرزاد دوانگر و همه دوستان. خیلی هم از این مهدی بدم میاد، این محمد پای بست هم که معلوم نیست چی گفته. خداییش بخونید ببینید از این نظرش چیزی می فهمید. آخه عزیز من شما اصلا سنتون به این حرفهایی که تو وبلاگتون مینویسی نمیخوره جوجو.
تو این مدت 10 ماهی که نبودم خارج از کشور بودم ولی الان نمیگم کجا. خاطراتم رو نوشتم و کم کم میزارم تو وبلاگ. عکسای خیلی قشنگیم از هر جا که رفتیم گرفتم ولی اجازه ندارم بزارمشون اینجا. خلاصه خیلی خوش گذشت ولی از یه جهت هم حالم گرفته شد که بعدا سر فرصتی می فهمید.
آنگاه که زندگی همچون ترانه ای جاری می گردد شاد بودن آسان است اما ارزش انسان زمانی آشکار می گردد که در شرایط آشفته نیز لبخند به لب دارد ولی من هنوز به این ارزش نرسیده ام.
غروب شد خورشید رفت. آفتابگردان دنبال خورشید میگشت ناگهان ستاره ای چشمک زد آفتابگردان سرش را پایین انداخت. آری.... گلها هیچوقت خیانت نمیکنند . هیچ وقت...
غربت دیرینه ام را با تو قسمت می کنم تا ابد با درد و رنج خویش خلوت می کنم رفتی و با رفتنت کاخ دلم ویرانه شد من در این ویرانه ها احساس غربت میکنم. منتظرت میمانم ای مهربانم.
نوشته های دیگران()